وقت کم میآورم به بوسیدنت
خوردنِ غم و بو کردن صدات
به دیدنت وقت کم میآورم
آسمانی که قاب میشود در چشم تنگ
وقت کم میآورم برای زندگی
تنفّس
به وقت تو کم میآورم
هفتاد و شش بهار، تابستان، پاییز، زمستان
یا هشتاد و دو مثلا"
یا دستِ بالا صد و بیست
وقتی است کم برای وقتی
که با توأم
وقت کم میآورم برای مردنِ برایت
دلبندم!
خوردنِ غم و بو کردن صدات
به دیدنت وقت کم میآورم
آسمانی که قاب میشود در چشم تنگ
وقت کم میآورم برای زندگی
تنفّس
به وقت تو کم میآورم
هفتاد و شش بهار، تابستان، پاییز، زمستان
یا هشتاد و دو مثلا"
یا دستِ بالا صد و بیست
وقتی است کم برای وقتی
که با توأم
وقت کم میآورم برای مردنِ برایت
دلبندم!
2 نظرات:
قطعن این غزل برایم نیست.
قطعن این غزل برای نیست.
ارسال یک نظر